چند گام تا رسیدن به دروازههای قطب پزشكی ایران
به گزارش ایسنا افزایش تعداد واحدهای بیمارستانی در بخشهای خصوصی و دولتی، افزایش واحدهای درمانگاهی تخصصی و فوقتخصصی، افزایش تعداد شمار تختها، گسترش بخشهای مختلف بیمارستانی و رشد توان آموزشی در حوزه پزشكی و پیراپزشكی، افزایش تعداد رشتهها و تعداد دانشجویان پذیرفته شده در رشتههای مختلف پزشكی و پیراپزشكی از جمله تحولاتی است كه خصوصا در یك دهه گذشته، شیراز را در حوزه پزشكی كشور برجسته كرده است.
از نگاه آگاهان و صاحبنظران حوزههای بهداشت و درمان و آموزش پزشكی، رسیدن به سطحی مناسب از استانداردهای مطرح در این حوزهها، به لحاظ فضا، تجهیزات تخصصی و فوقتخصصی پیشرفته و نیروی انسانی، سه بخش اصلی در زیرساختهای توسعه قلمداد میشود و هر حركت توسعهای در هر یك از این بخشها نیازمند داشتن برنامه، مدیریت و نظارت متناسب با اهداف است.
برپایی همایشها، سمینارهای علمی، دورههای بازآموزی و نشستهای علمی تخصصی و فوقتخصصی در شیراز بهعنوان یك فیلد معتبر در كشور، رشد شاخصهای علمی مد نظر در ارزیابی سیستمهای بهداشتی و درمانی و افزایش اعتبارهای مالی اختصاص داده شده به این بخش، اگرچه هنوز در تناسب مطلوبی از نیاز جامعه، سطح مناسبی ندارد، اما امیدواركننده و اعتبار بخش محسوب میشوند؛ تداوم این حركت و پویایی، بهحتم تضمینكننده رسیدن به اهداف عالیه پیشبینی شده خواهد بود.
به نظر آگاهان هنوز كاستیها، كمتوجهیها و فقدان برنامه جامع در بخشهایی از سیستم بهداشت و درمان، بهچشم میآید، آنقدر كه در مقاطعی، اقدامهای انجام شده و پیشرفتها را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
اگرچه بخش عمدهای از مشكلات به دلیل بالا بودن سطح انتظار از سیستم بهداشتی، درمانی در استان فارس و شهر شیراز بوده و دلیل بخش دیگر را باید در افزایش تعداد خدمتگیرندگان كه علاوه بر جمعیت استان، شامل افرادی از سایر نقاط ایران و كشورهای حوزه خلیج فارس را شامل میشود، جستو جو كرد.
براساس نظرات كارشناسان، یكی از مشكلات موجود در این بخش، ضعف در ساختار و سیستم اطلاعرسانی و ارتباطات در حوزه بهداشت و درمان استان فارس است؛ ضعفی كه نمیتواند موجب نادیده گرفتن فعالیتها و تلاشهای فعالان در این بخش باشد اما برآورده كننده نیاز و انتظار موجود نیز نیست.
در بررسی فعالیتهای گستردهای كه در حوزههای عمرانی، تجهیزاتی و نیروی انسانی در بخش بهداشت و درمان در فارس انجام شده است، نیازمند فراغتی بسیار است اما گوشههایی از این فعالیتها را میتوان مد نظر و مورد اشاره قرار داد.
در دهه اخیر فضاهای بیمارستانی در سطح استان فارس توسعهای مناسب داشته است؛ وجود مصوبات متعدد ظرف پنجسال اخیر، تكمیل و راهاندازی پروژههای بیمارستانی و بهداشتی كه بعضا بیش از 15 سال متوقف مانده بود، ارتقا تجهیزاتی و ورود دستگاههای تشخیصی و درمانی پیشرفته به بیمارستانهایی نظیر نمازی، خلیلی، فقیهی و دیگر واحدهای بیمارستانی دولتی، ارتقا توان علمی و تجربی بیمارستانهای بخش خصوصی همراه با توسعه كمی این امكان، زمینه رشد كمی و كیفی خدمات را فراهم كرده است.
ایجاد مركز درمانی تروما بهصورت تخصصی و برای اولینبار در كشور، توسعه بخشهای مختلف بیمارستانهای كهنسال و بزرگ شیراز مانند نمازی، به خصوص بخش اتفاقات كه بیشترین مراجعهكنندگان را بهخود اختصاص داده است. ایجاد فضاهایی برای رفاه همراهان بیمار و توسعه و تكمیل و ارتقا فضاهای تشخیصی و درمانی در شهرستانهای استان با هدف كاهش مراجعه مردم به مركز استان از جمله بخشی از این فعالیتها است.
تخصصی و جدا كردن فعالیتهای درمانی و تشخیصی اقدامی مدیریتی بود كه با هدف ارتقا سطح كیفی خدمات در استان فارس بهتبع كل كشور انجام شد.
بهگونهای كه امروز در شیراز، بیمارستانهای تخصصی و فوقتخصصی قلب و عروق، تروما، چشم، سرطان، زنان و كودكان با همراهی دو گروه خیرین تامین سلامت و بخش خصوصی، در شیراز فعال شده و خدمات مناسبی را به متقاضیان و بیماران ارایه میدهند.
توجه به این مهم كه ایجاد و راهاندازی و توسعه تشكل خیرین تامین سلامت، بزرگترین گام در رسیدن به سطحی مطلوب از كمیت و كیفیت خدمات در استان فارس و شیراز بود؛ گامی كه بیش از ده سال قبل سنگبنای آن گذاشته شد و امروز نتایج بسیار ارزشمندی از آن در جامعه مشهود است.
صاحبنظران عقیده دارند كه با توجه به حضور پزشكان توانمندی كه در شیراز و فارس فعالیت میكنند و بعضا به مدد تخصص و توان علمی خود، از قدرت مالی مناسبی نیز برخوردار هستند، جایگاه كنونی، جایگاه رفیعی نیست، به خصوص در حوزه بهداشت.
تمركز فعالیتهای خیرین و بخش خصوصی و همچنین توجه مدیران و برنامهریزان عرصه سلامت، به بخش درمان در مقایسه با بخش بهداشت، موضوعی است كه باب نقد را برای منتقدان آگاه به مسایل بهداشتی و مدیریت سیستمهای بهداشتی باز كرده است.
ضعف ساختار نظارتی در سیستم بهداشت و درمان، فراگیر و غیر قابل انكار
در این بین، ضعف ساختار نظارتی در سیستم بهداشتی درمانی، یك ضعف فراگیر و غیرقابل انكار است كه در سایه آن، نارضایتیهایی از بخش خصوصی فعال در حوزه درمان، مشاهده و گزارش میشود.
یك اتفاق بزرگ كه در حوزه درمان در شیراز روی داد، توسعه فضای فیزیكی و تجهیزاتی بخش اتفاقات بیمارستان نمازی بود، بخشی كه بیشترین چالشها را برای مدیران سیستم درمان در استان فارس رقم زده بود.
افزایش سطح زیربنای این بخش همزمان با تكمیل تجهیزات مورد نیاز و فضای تخصصی تشخیصی و درمانی و حركت بهسمت توسعهای متناسب با نیازهای موجود، به حتم حركتی ماندگار در ارتقا سطح رضایت مردم محسوب میشود؛ اقدامی كه پاسخ به سالها انتظار مردم بهشمار میرود.
از طرفی تلاش برای ایجاد تغییر اساسی در ساختارهای كهنه درمانی مانند بیمارستان سوختگی قطبالدین و در نظر گرفتن فضایی بزرگ، قابل اعتنا و در بالاترین سطح تخصصی در جهت توجه به نیازهای موجود امروز و سالهای آینده، ایجاد مركز تخصصی پیوند اعضا و همچنین ایجاد و توسعه بیمارستانهای تخصصی كودكان، سرطان و مادران، در نقاط مختلف شیراز، گامهایی است كه به سرعت شیراز را به هدف متعالی خود نزدیك و نزدیكتر میكند.
اگرچه یكی از انتقادهای مطرح در این حوزه، تمركز بیمارستانها و مراكز درمانی در شمال و شمالغرب شیراز است كه پیامدهای خاص خود را در داشته و خواهد داشت، اما نمیتوان و نباید این دلیل را عاملی برای نادیده گرفتن فعالیتها، ملاك عمل قرار داد.
به نظر متخصصان، بیماریهای ژنتیکی امروزه یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در مرگ و میر کودکان زیر پنج سال است، عاملی که رفته رفته در کشورهایی نظیر ایران جایگزین بیماریهای عفونی شده است.
از طرفی شاخصهای آماری مرگ و میر كودكان (IMR) یكی از مهمترین شاخص بهداشتی در هر كشوری محسوب میشود كه علاوه بر افشای وضع بهداشتی از وضعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه نیز پرده بر میدارد.
دولت ایالات متحده اگر چه آمار مرگ كودكان خود را از 26 مورد در هر 1000 تولد زنده در سال 1960 به 6.86 در هر 1000 تولد زنده در سال 2005 رسانده است اما زمانی كه وضعیت این كشور را با دیگر كشورهای توسعه یافته مقایسه كنیم معلوم میشود كه آمریكا از رتبه 12 در سال 1960 به رتبه 29 در 2000 تنزل كرده است.
این بدان معناست كه وقتی دیگر كشورهای توسعه یافته به جهشی آشكار در وضعیت بهداشتی خودشان دست پیدا كردهاند كشور آمریكا از نظر ارتقای نظام بهداشتی درجا زده است.
در میان این كشورها سنگاپور، هنگكنگ، ژاپن، سوئد، نروژ و فنلاند با 3.5 مورد مرگ كودك در هر 1000 تولد زنده بهترین وضعیت را دارند. این شاخص در كشور ما ایران در سال 2005حدود 41.5 و در سال 2008 برابر با 36.9 مرگ در هر 1000 تولد زنده گزارش شده است.
حالآنكه در مهر سال گذشته سمایی، نایب رییس انجمن طب نوزادان ایران اعلام کرد: آمار مرگ و میر کودکان در ایران به 12.5 تا 15 نفر در هزار رسیده است.
وی در آن زمان گفته بود: سالانه 129 میلیون نوزاد در سطح جهان متولد میشود که حدود 90 درصد آن در "آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین" اتفاق میافتد و در حال حاضر حدود 6 درصد مرگ و میر نوزادان در اروپا و سه درصد نیز در آمریکای شمالی رخ میدهد.
نایب رییس انجمن طب نوزادان کشور با اشاره به اینکه در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته میزان مرگ و میر نوزادان پنج در هزار است، اضافه كرده بود: در حال حاضر تعداد مرگ و میر نوزادان در ایران به یک سوم رسیده است و براساس پیشبینی سند چشم انداز 20 ساله ایران این میزان به پنج در هزار کاهش مییابد که که کلیه برنامه ریزیها در این خصوص در حال اجرا است.
سمایی با بیان اینکه سلامت نوزاد و مادر و کاهش مرگ و میر مادر و نوزاد یکی از معیارهای پیشرفت و توسعه هر کشوری محسوب میشود، نارسی و عوارض مربوط به آن را از علل مهم مرگ و میر نوزادان دانسته و برلزوم توجه بهآن تاكید كرده بود.
به گزارش ایسنا و به عقیده صاحبنظران، توجه به آمار در هر بخش از فعالیتهای مدیریتی، یكی از عوامل كسب توفیق بهشمار میرود، اما در حوزه بهداشت و درمان با وجود آنكه بهترین و كمخطاترین آمارها وجود دارد، محور حركتها، درمانمحور بوده و تمام حوزههای مدیریتی برعهده كادر درمانی گذاشته شده است.
از دیگر سو، اگر رشدی حاصل شود، بهواسطه نگاه درمانمحور كه از آن بهعنوان یك عامل ضعف در سیستم بهداشت و درمان ایران یاد میشود، موفقیتها به نفع پزشكان مصادره میشود، حال آنكه فعالیتهای بهداشتی اعم از ایجاد ارتباط با مادران و خانوادهها، واكسیناسیون، تنظیم خانواده، توجه به بهداشت عمومی و فردی، محیط زندگی و كار، مراقبتهای دوران بارداری در روستاها و شهرهای كوچك و آموزش بهداشت و حتی ارایه خدمات اولیه درمانی برعهده كادر بهداشتی و پیراپزشكی قرار داشته و دارد.
این مهم كه بار مسوولیت بردوش كارشناسان، كاردانها و تكنیسینهای بهداشتی بوده و منافع آن به گروهی مختص شود، یك واقعیت در جامعه بهداشتی و درمانی محسوب میشود. بهطوریكه نایب رییس انجمن طب نوزادان در بیان كاهش مرگ و میر مادران و نوزادان، هیچ اشارهای به تلاشهای انجام شده از سوی كادر بهداشتی نكرده و نمیكند.
وی با بیان اینكه وضعیت مناسبی در منطقه و در این شاخص داریم اما مطلوب نیست، به روند موجود در خصوص آمار مرگ و میر مادران در جهان اشاره كرد و افزود: سالانه در سطح جهان 600 هزار مادر در نتیجه حاملگی و عوارض مربوط به زمان زایمان جان خود را از دست میدهند.
سمایی ادامه داد: از مجموع مرگ و میرهای مادران ناشی از حاملگی و عوارض زایمان چهار هزار مورد در کشورهای پیشرفته و 596 هزار در کشورهای در حال توسعه است که می توان با اتخاذ تدابیر مناسب و تمهیدات اندیشیده شده در دوران حاملگی و زایمان تعداد مرگ و میر مادران را در حد قابل قبولی کاهش داد.
وی با یادآوری اینكه خونریزی، فشار خون و عفونت سه عامل مهم در مرگ و میر مادران در دوران حاملگی و زایمان است و نزدیک به 25 درصد مرگ و میر مادران بر اثر خونریزی حین زایمان اتفاق میافتد، تاكید كارشناسان بهداشت در خصوص جدی گرفتن آموزش به مادران و خانوادهها و تاثیر آن بر كاهش آمار در این بخش، را متذكر شد.
محمدهادی ایمانیه، رییس دانشگاه علوم پزشكی شیراز كه در این ایام، فعالیت دوچندانی در بخشهای عمرانی را در حوزه مدیریت خود شاهد است، نیز تاكید كرده كه بیماریهای عفونی و واگیر امروز معضل عرصه پزشكی ایران نیست.
وی با بیان اینكه امروز بیماریهای ارثی، ژنتیكی و غیرواگیر، دغدغه اصلی این بخش بهشمار میرود، افزود: سطح بهداشت امروز ایران بههیچ عنوان با سالهای اول انقلاب و قبل از آن قابل مقایسه نیست.
شاید هیچ یك از آگاهان موافق و منتقد سیاستهای بهداشتی درمانی در ایران، تردیدی در این گفته رییس دانشگاه علوم پزشكی شیراز ندارند اما باید به یك سئوال پاسخ داد و آن اینكه آیا مقایسه امروز ایران با قبل از انقلاب مقایسهای معالفارق نیست؟
باید اذعان داشت كه ماندن در شرایط دشوار دهههای 50 و 60 ایران در زمینه بهداشت و درمان، بههیچ عنوان توجیهپذیر نبوده و نیست؛ اگرچه آمارهای غیررسمی نشاندهنده وجود برخی بیماریهای عفونی در برخی از روستاها و نقاط دور و نزدیك استان فارس و ایران است؛ بیماریهایی مانند سرخك، سرخجه، سل و حتی شیوع دوباره فلج اطفال كه به قول مسوولان بهداشتی درمانی دیگر تهدید محسوب نمیشوند، امروز در آمارهای غیررسمی به بروز و شیوع آن اشاره میشود و این یك زنگ خطر جدی برای كل سیستم محسوب میشود.
در كنار پیشرفتها، توسعهها و اقدامات موفق دانشگاه علوم پزشكی و سیستم بهداشتی-درمانی كشور و استان فارس، ضعفها و كاستیهایی نیز وجود دارد، مشكلاتی كه بیش از آنكه به بسترها بازگردد، به مدیریت و نبود ساختاری مشخص در سطح ملی باز میگردد.
سیستم بهداشتی ایران گرتهبرداری نرمی است از سیستمهای بهداشتی-درمانی در غرب كه البته این را نمیتوان یك ضعف قلمداد كرد؛ اگرچه نقطه قوت هم نیست، چرا كه حضور افراد توانمند و دانشمند در مدیریت سیستم بهداشتی و درمانی كه توان برنامهریزی و تصمیمسازی خود را در سالهای گذشته تاكنون اثبات كردهاند، یك نقطه قوت بهشمار میرود.
توجه نكردن به بخش بهداشت، بزرگترین چالش سیستم بهداشت و درمان ایران
آگاهان معتقد هستند با وجود توجهی كه در سیستمهای بهداشتی-درمانی كشورهای توسعهیافته جهان به بخش بهداشت بهعنوان اساس سلامت شده است، در اجرای پكیجهای مختلف در ایران، به آن اندازه كه به بخش درمان معطوف شده، بخش بهداشت مورد توجه قرار نگرفته است.
صاحبنظران این موضوع را بهعنوان بزرگترین چالش سیستم بهداشت و درمان در ایران قلمداد كرده و به آن پرداختهاند اما تاكنون آنگونه كه باید تغییری در زیرساختهای برنامهای پدید نیامده است.
امروز در اغلب نقاط ایران بخش درمان مورد عنایت ویژه قرار دارد و یكی از دلایل این عنایت، گماردن فارغالتحصیلان پزشكی بهعنوان مدیر در تمام سطوح سیستم بهداشت و درمان است، بهگونهای كه حتی در مراكز بهداشتی درمانی شهری و روستایی هم پزشك بهعنوان مسوول به كار گرفته میشود حال آنكه پزشك در هر سطح از دانش بهداشتی، نگاهی درمان محور داشته و نمیتواند بهآن اندازه كه دانشآموختگان رشتههای بهداشتی و مدیریت سیستمهای بهداشتی- درمانی در فرآیندها منعطف عمل میكنند، عملكردی منطقی داشته باشند.
ضعف دیگری كه مد نظر آگاهان مسایل بهداشتی درمانی قراردارد، ضعف آموزش و پرداختن به آموزشهای همگانی بهعنوان یكی از عناصر مهم در چرخه ایجاد و حفظ سلامت است.
توجه به این نكته ظریف كه نگهداری و حفظ سلامت جامعه و ارتقای آن بسیار سخت و دشوارتر از ایجاد سلامت است، كمتر مد نظر قرار دارد، آنگونه كه در استان فارس، گروههای آموزش بهداشت معمولا فعالیت خود را در مراكز بهداشتی روستایی و شهری، آن هم در شهرهای كوچك متمركز كرده و آن را محدود و محصور به ارائه آموزشهای مكتوب در قالب پمفلت، برشور و پوستر یا نمایش فیلمهای آموزشی و برپایی كلاسهای سخنران محور در این حوزه كرده و بههیچ عنوان نوآوری را در فعالیتهای خود لحاظ نمیكنند.
به گزارش ایسنا، برآیند فعالیت بخش آموزش بهداشت در جامعه آنگونه كه باید محسوس نیست اگرچه جور این بخش را، گاهی رسانهها بر دوش میكشند اما استفاده از ابزار رسانههای همگانی، بهعنوان یكی از ابزار اطلاعرسانی و انتقال اطلاعات به جامعه، در استان فارس حداقل، استفادهای مبتنی بر داشتههای علمی نیست.
شاید یكی از دلایل مهم این مهم، گماردن پزشك در راس هرم روابط عمومی در دانشگاه علوم پزشكی و حتی مراكز بهداشتی درمانی استان و شهرستان باشد.
پزشك محوری در سیستم بهداشت و درمان، یك اپیدمی واگیردار
پزشك محوری در سطح سیستم بهداشتی و درمانی، از نگاه صاحبنظران، یك اپیدمی واگیر است كه همه كشور به آن مبتلا هستند، كشوری كه ذخایر نیروی انسانی متخصص آن در حوزه بهداشت و زیرگروههای متعدد آن، از هر كشور توسعه یافتهای غنیتر است، بهدلیل مشكلات موجود در چارتهای تعریف شده سازمانی، در عرصه بهداشت با مشكلات مدیریتی و برنامهریزی روبرو است.
گره خوردن عرصه مدیریت در حوزه بهداشت و درمان با مسایل سیاسی، آفت دیگری است كه در برخی بخشها زمینه ركود و بعضا زمینه كند شدن حركت در بخش بهداشت را فراهم كرده است.
باور به این موضوع كه بهداشت یك علم مستقل است، نه شاخهای از پزشكی، باور به اینكه متخصصان بهداشت همان پزشكان نیستند؛ باور بهاینكه متخصصان حوزه بهداشت در زمینههای عمومی، مبارزه با بیماریها، تنظیم خانواده، محیط و حرفهای دارای تواناییهای بالقوهای هستند كه مدیران ارشد و میانی این سیستم نتوانستهاند آن را به فعل برسانند، باور به اینكه بهداشت اولیتر از درمان بوده و پیشگیری از بروز بیماریهای واگیر و غیرواگیر، سهم بسزایی در كاهش هزینههای تحمیل شده به دولت و جامعه و مردم دارد.
همچنین باور به اینكه در كنار این همه بیمارستان و مراكز درمانگاهی و درمانی متعدد كه با تولیگری بخش خصوصی و دولتی ایجاد شده و توسعه پیدا كرده است، یك كلینیك بهداشت ایجاد نشده و كسی به لزوم آن اعتقادی ندارد، باور به اینكه خیرین عرصه سلامت، بهجای سرمایهگذاری در زمینه بهداشت كه توجه به آن عامل اساسی در دستیابی به سلامت محسوب میشود، در تمام این سالها در عرصه درمان سرمایهگذاری كردهاند...
این باورها اگر ایجاد و تقویت شود، بیتردید توان تعریف و تدوین یك برنامه مدیریتی در سیستم بهداشتی و درمانی مختص ایران كه قابل الگوبرداری از سوی سایر كشورهای جهان باشد، وجود دارد و میتواند فعلیت یابد.
بخش مهمی از فعالیتهای دانشگاه علوم پزشكی شیراز، فعالیتهای علمی در زمینههای تشخیصی و درمانی است، فعالیتهایی كه با حضور و همكاری جهاد دانشگاهی استان فارس، جهتی بسیار مناسب گرفته و موفقیتهای بیشماری را كسب كرده است
از جمله مهمترین این فعالیتها، ایجاد و توسعه مركز رویان در شیراز است كه به همت جهاد دانشگاهی استان فارس راهاندازی شده و فعالیت موثری را در عرصه سلولهای بنیادین و ژنتیك، انجام داده است.
برگزاری سمینار تخصصی كاربرد سلولهای بنیادین در درمان بیماریهای مفاصل، یكی از نمودهای عینی در خصوص فعالیتهای علمی در عرصه پزشكی نوین محسوب میشود. اگرچه انعكاس این فعالیتها، با وجود گستردگی و تاثیرگذاری، از سوی رسانهها به خصوص رسانه ملی، چندان وسیع نبود، اما گام اول برای اعلام این موفقیت در شیراز برداشته شد.
راهاندازی مركز تخصصی ژنتیك یكی از برآیندهای موفقیت استان فارس و شیراز در عرصه فعالیتهای تحقیقی در حوزه پزشكی است. بیتردید ادعای مسوولان دانشگاه در خصوص ایجاد تحول در عرصه بروز بیماریهای ارثی بعد از ایجاد مركز تخصصی ژنتیك در شیراز، ادعایی گزاف نیست. در آیندهای نزدیك شاهد تاثیر ایجاد این مركز و مراكزی مشابه كه بهنوعی نقش پیشگیرانه را در عرصه سلامت و ارتقا آن، بازی میكنند، خواهیم بود.
در جامعهای كه بیماریهای ارثی یكی از مهمترین چالشهای آن بهشمار میرود، آزمایشهای تشخیصی و ارائه مشاورههای تخصصی، راهكاری موثر برای كنترل محسوب میشود.
گرانی خدمات، دغدغه امروز مسوولان بهداشت و درمان فارس
البته بهگفته مسوولان بهداشتی درمانی در فارس، دغدغه امروز گرانی این خدمات است، خدماتی كه كمترین هزینه استفاده از آن، میلیون تومانی است و اغلب نیازمندان به استفاده از این خدمات، افراد كمبضاعت و نیازمند جامعه هستند.
تلاش برای به یاری طلبیدن خیرین عرصه سلامت و تامین بخشی از این هزینهها از مسیر خیریهها، شاید تنها گزینه نباشد اما فعلا اصلیترین گزینهای است كه به ذهن مسوولان در این بخش آمده است.
كارشناسان بر این باورند، آینده پزشكی استان فارس و شیراز، بسیار درخشان است؛ امیدوار باشیم كه آینده بهداشت این استان هم مملو از موفقیت بوده و این استان و كلانشهر شیراز را بهعنوان یك الگوی بیبدیل در ارایه راهكارهای موفق در سیستمهای بهداشتی و درمانی معرفی كند.
نظر شما